ملا محمد کاظم خراسانی 

(تولد ۱۲۵۵ قمری برابر ۱۲۱۸ شمسی مشهد-درگذشت: ۱۳۲۹ قمری برابر ۱۲۹۰ خورشیدی، نجف) مشهور به آخوند خراسانی و صاحب کفایه (کفایة الاصول)،فقیه، سیاستمدار و مرجع تقلید عصر خود بود.

آخوند خراسانی در کنار شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی سه مرجع تقلید حامی مشروطیت در ایران بودند.

 

تولد و تحصیلات

محمدکاظم در سال ۱۲۵۵ متولد شد. پدرش ملا حسین هروی بود. وی در مشهد علوم مقدماتی و سطوح را فرا گرفت. سپس به سال ۱۲۷۷ قمری در سبزوار مدتی کوتاه از حاج ملا هادی سبزواری فلسفه آموخت. پس از آن در سن بیست و دو سالگی، در سال ۱۲۷۷ قمری به تهران رفت و نزد ملا حسین خویی و میرزا ابوالحسن جلوه به تحصیلات تکمیلی در حکمت و فلسفه پرداخت. سپس عازم نجف شد و نزد شیخ انصاری،سید علی شوشتری ،میرزای شیرازی ، شیخ راضی نجفی و سید مهدی قزوینی مشغول تحصیل شد. ملا محمد کاظم خراسانی پس از فراگیری علوم دینی در نجف و سامرا به تدریس مشغول شد و حدود نیم قرن به تدریس علوم معقول و منقول پرداخت.

 

تولد و تحصیلات

محمدکاظم در سال ۱۲۵۵ متولد شد. پدرش ملا حسین هروی بود. وی در مشهد علوم مقدماتی و سطوح را فرا گرفت. سپس به سال ۱۲۷۷ قمری در سبزوار مدتی کوتاه از حاج ملا هادی سبزواری فلسفه آموخت. پس از آن در سن بیست و دو سالگی، در سال ۱۲۷۷ قمری به تهران رفت و نزد ملا حسین خویی و میرزا ابوالحسن جلوه به تحصیلات تکمیلی در حکمت و فلسفه پرداخت. سپس عازم نجف شد و نزد شیخ انصاری،سید علی شوشتری ،میرزای شیرازی ، شیخ راضی نجفی و سید مهدی قزوینی مشغول تحصیل شد. ملا محمد کاظم خراسانی پس از فراگیری علوم دینی در نجف و سامرا به تدریس مشغول شد و حدود نیم قرن به تدریس علوم معقول و منقول پرداخت.

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 23 مهر 1393برچسب:, | 8:49 | نويسنده : محمد کرامتی نژاد |

ملا محمد کاظم خراسانی

(تولد ۱۲۵۵ قمری برابر ۱۲۱۸ شمسیمشهد-درگذشت: ۱۳۲۹ قمری برابر ۱۲۹۰ خورشیدی،نجف) مشهور بهآخوند خراسانیوصاحب کفایه(کفایة الاصول)،فقیه، سیاستمدار ومرجع تقلیدعصر خود بود.

آخوند خراسانی در کنار شیخعبدالله مازندرانیومیرزا حسین خلیلی تهرانیسه مرجع تقلید حامیمشروطیت در ایرانبودند.

تولد و تحصیلات

محمدکاظم در سال ۱۲۵۵ متولد شد. پدرشملا حسین هرویبود. وی در مشهد علوم مقدماتی و سطوح را فرا گرفت. سپس به سال ۱۲۷۷ قمری در سبزوار مدتی کوتاه ازحاج ملا هادی سبزواریفلسفه آموخت. پس از آن در سن بیست و دو سالگی، در سال ۱۲۷۷ قمری بهتهرانرفت و نزد ملاحسین خوییومیرزا ابوالحسن جلوهبه تحصیلات تکمیلی در حکمت و فلسفه پرداخت. سپس عازمنجفشد و نزدشیخ انصاری،سید علی شوشتری،میرزای شیرازی، شیخ راضی نجفی وسید مهدی قزوینیمشغول تحصیل شد. ملا محمد کاظم خراسانی پس از فراگیری علوم دینی درنجفوسامرابه تدریس مشغول شد و حدود نیم قرن به تدریسعلوم معقولو منقول پرداخت.

تولد و تحصیلات

محمدکاظم در سال ۱۲۵۵ متولد شد. پدرشملا حسین هرویبود. وی در مشهد علوم مقدماتی و سطوح را فرا گرفت. سپس به سال ۱۲۷۷ قمری در سبزوار مدتی کوتاه ازحاج ملا هادی سبزواریفلسفه آموخت. پس از آن در سن بیست و دو سالگی، در سال ۱۲۷۷ قمری بهتهرانرفت و نزد ملاحسین خوییومیرزا ابوالحسن جلوهبه تحصیلات تکمیلی در حکمت و فلسفه پرداخت. سپس عازمنجفشد و نزدشیخ انصاری،سید علی شوشتری،میرزای شیرازی، شیخ راضی نجفی وسید مهدی قزوینیمشغول تحصیل شد. ملا محمد کاظم خراسانی پس از فراگیری علوم دینی درنجفوسامرابه تدریس مشغول شد و حدود نیم قرن به تدریسعلوم معقولو منقول پرداخت.



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 23 مهر 1393برچسب:, | 8:49 | نويسنده : |

زهیر بن قین بجلی از هواداران عثمان بود و همزمان با امام حسین علیه السلام مراسم حج را به جا آورده بود و به کوفه باز می گشت. 

جماعتی از قبیله بنی فزاره و بجیله چنین نقل کرده اند: 
ما با زهیر بن قین از مکه باز می گشتیم و در راه همراه با حسین علیه السلام و همراهانش راه می پیمودیم. هرگاه حسین علیه السلام در محلی توقف می‌کرد، ما حرکت می کردیم و در جای دیگری توقف می‌کردیم، ولی در منزل‌گاه زَرود ناچار شدیم با کاروان امام توقف کنیم. 
با زهیر نشسته بودیم و غذا می خوردیم که ناگهان فرستاده حسین علیه السلام وارد شد و سلام کرد و گفت:« ای زهیر بن قین! مرا ابا عبدالله بن الحسین به سوی تو فرستاده. به دیدارش برو.» ما همه دست از غذا کشیدیم و سکوت کردیم. 

همسر زهیر - که دیلم (یا دلهم)، دختر عمرو بود - گفت:« سبحان الله! فرزند پیامبر کسی را به دنبالت فرستاده و تو را فرا خوانده و تو از رفتن خودداری می کنی؟! چه می‌شود اگر نزد او بروی و سخن او را بشنوی!» 
زهیر از جا برخاست و به سوی خیمه ی امام رفت. طولی نکشید که با چهره‌ای درخشان و شادمان باز گشت. فرمان داد خیمه را برچینند و بار و بنه را برداشته، در جوار اردوی امام علیه السلام خیمه بزنند. بعد به همسرش گفت:« تو را طلاق دادم؛ زیرا فقط خوبی تو را می‌خواهم. من تصمیم گرفته‌ام همراه حسین علیه السلام باشم و جانم را فدای او کنم.» 

سپس همسر خود را با مقداری آذوقه و مال و با چند تن از عمو زاده هایش همراه کرد تا او را به مقصد برسانند. 
همسر زبیر برخاست و گریست و با او وداع کرد و گفت:« خداوند یار و مددکار تو باشد و این سفر را برای تو به خیر کند. روز قیامت، این از خود گذشتگی مرا به جدّ حسین علیه السلام یادآوری کن.» 

زهیر بعد از وداع با همسرش به همراهان خود گفت:« هر کس از شما دوست دارد با من بیاید وگرنه این آخرین دیدار ماست!» 
بعد نقل کرد که:« ما در نواحی دریای خزر جنگ می‌کردیم؛ خداوند ما را پیروز کرد و غنائمی به دست آوردیم. سلمان باهری به ما گفت:« آیا از این پیروزی و کسب غنائم خوشحالید؟» 
گفتیم:« آری!» 
گفت:« (از پیامبر اکرم شنیدم که فرمود) در آینده، به جنگ در کنار سرور جوانان آل محمد (حسین علیه السلام) و یاری او و غنائمی که در این مسیر نصیب شما خواهد شد، بیشتر شاد باشید!» 
من هم اکنون شما را به خدا می سپارم.» 

ابراهیم بن سعید که از همراهان زهیر در سفر حج بود روایت کرده است که امام به زهیر فرموده بود:« من در کربلا کشته خواهم شد و سرم را زحر بن قیس به امید جایزه نزد یزید خواهد برد ولی یزید چیزی به او نخواهد داد.» 



تاريخ : چهار شنبه 23 مهر 1393برچسب:, | 8:46 | نويسنده : محمد کرامتی نژاد |