Image result for ‫هفته بسیج‬‎

 

نام بسیج یادآور خاطره عزیزترین نهاد و بزرگترین مردان تاریخ ما است. نهادی که به تعبیر امام راحل تشکیل آن «یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود.» و «شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان رشادت و شهادت سرداده اند. بسیج میقات پا برهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خدا است که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین امضا نمودند.» این واژه ها و تعبیرهای بی نظیر و ملکوتی، اوصافی است که مراد و مرشد بسیجیان، امام خمینی (رحمت الله علیه) در آخرین پیام خود به مناسبت هفته بسیج ( ۲/۹/۱۳۶۷) صادر فرموده اند؛ امامی که دوست و دشمن صداقت او در گفتار و دوری اش از مداهنه و مبالغه را تصدیق کرده و می کنند و این همه نشان از آن دارد که هیچ نهادی والاتر و عزیز تر از بسیج در نگاه آن پیر روشن ضمیر نبوده است. حق هم همین است؛ به ویژه آنگاه که دشوارترین شب ها و روزهای پر خطر هشت سال دفاع مقدس را به یاد آوریم و نقش بسیج و بسیجی ها را در خلق حماسی ترین صحنه های تاریخ ایران و جهان مرور کنیم. در آن صورت است که ما نیز همگام با رهبر سفر کرده این امت، می پرسیم: «حقیقتا اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارایه دهیم ، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهد بود؟!» نوجوانان، جوانان و پیران جوانمردی که داوطلبانه و بی هیچ ادعا روزهای سخت جنگ را مردانه پشت سر نهادند و بدون درخواست پاداش و سپاس، فقط برای ادای تکلیف، در برابر بی رحم ترین دشمنان این آیین و سرزمین سینه سپر کردند و البته«فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر.»هفته بسیج فرصت خوبی برای بازخوانی آن روزها و روزهای پس از آن است ؛ روزهایی که بسیجیان بازمانده که نه،بازگشته از معراج، نه تنها قدر ندیدند وبر صدر ننشستند، که گاه طعنه هم شنیدند و به حاشیه نیز رانده شدند. اما این فرزند و جانشین فرزانه امام بود که بسیجی را همیشه حاضر در میدان می خواست و می خواهد. بسیجی گرچه مرد میدان های خطر و فداکاری است، اما فقط برای آن روزها نیست. هر روز و هر هفته از آن بسیج است و راه نجات نیز حضور جانانه آنان در میدان . باور باید کرد که تنها راه نجات کشور بازگشت به فرهنگ بسیج و حاکمیت تفکر بسیجی بر همه عرصه ها است؛ چرا که «اگر بر کشوری نوای دل نشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهان خواران از آن دور خواهد شد و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.» تکریم بسیج، احترام به مردانگی و مروت است، پاسداشت جوانمردی و تضمین آینده است. بسیجیان نیازی به احترام و تجلیل ما ندارند. ما هستیم که به آنان وبه حضور فعالشان برای همیشه نیازمندیم. جنگ آزمون خوبی برای جدا شدن صف مدعیان و مردان حقیقت بود.شعار امروز اگر پشتوانه و سابقه ای دردیروز نداشته است، بسان همه شعارها است و نیازمند امتحان در روز مبادا.خدا را سپاس که رویش های بسیج همچنان پر ثمر و برکت خیز است، اما مباد که نام آوران روزهای سخت از یاد بروند و در گرد و خاک بازی های روزگار دیده نشوند؛چه رسد به آنکه خدای ناکرده کم لطفی و جفا ببینند.امام در پایان همان پیام فرمودند:«من دست یکایک شما پیشگامان رهایی رامی بوسم ومی دانم که اگر مسوولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت.»سلام و صلوات خدا بر شهیدان بسیج و درود و برکات او بر زنان و مردانی که سنگر آنان را همچنان پاس داشته اند . این روزها بر همه آنان و بر رهبر بسیجیان جهان مبارک باد.



تاريخ : سه شنبه 4 آذر 1396برچسب:, | 10:32 | نويسنده : محمد کرامتی نژاد |

شرح شهادت امام رضا (ع) در منابع اسلامي

شهادت امام رضا (ع),نحوه شهادت امام رضا (ع),زندگینامه امام رضا (ع)

شرح شهادت امام رضا (ع) در منابع اسلامي
در روايتي از اباصلت آمده است: «مأمون، امام رضا (ع) را فراخواند و آن حضرت را مجبور كرد از انگور بخورد. آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد.»


درباره نحوه شهادت امام رضا (ع)، بيشتر عالمان شيعه و همچنين تعداد زيادي از علماي اهل سنت، قائل هستند كه آن حضرت مسموم و شهيد شده است. البته درباره عامل شهادت امام هشتم، اختلاف‌نظرهايي وجود دارد؛ اما قول مشهور اين است كه آن حضرت، توسط «مأمون» خليفه عباسي مسموم و به شهادت رسيد.


برخي از علماي اهل سنت بر اين نظرند كه مأمون، امام رضا (ع) را مسموم نكرده است و براي اين گفته خود دلائلي هم ذكر مي‌كنند. از جمله آن دلائل اين است كه مأمون دختر خود را به همسري امام جواد (ع) درآورد. مأمون به برتري امام رضا (ع) در برابر علما استدلال مي‌كرد. بعد از درگذشت امام رضا (ع) مأمون بسيار ناراحت و غمگين بود و...
در ادامه خواهيم گفت كه به هيچ يك از دلائل در اين رابطه نمي‌توان استناد كرد.


همچنين عده‌اي از علماي اهل سنت نيز بر اين باورند كه امام رضا (ع) مسموم شده است و عامل جنايت، عباسيان اما شخصي غير از مأمون، بوده است. براي مثال؛ ابن‌جوزي مي‌گويد: «وقتي عباسيان ديدند خلافت از دست آنها خارج شد (به واسطه ولايت‌عهدي) و به دست علويان افتاد، امام رضا (ع) را مسموم كردند.» اين قول نيز چندان صحيح به نظر نمي‌رسد؛ زيرا «بيشتر مورخان و راويان اجماع دارند كه مأمون سم را به امام (ع) داده نه غير او.»


همچنين روايات مستندي از امام رضا (ع) وارد شده است كه در آن، حضرت شهادت خود را پيش‌گويي كرده و عامل اين جنايت را مأمون دانسته است. امام رضا (ع) به هرثمة بن اعين مي‌گويد: «موقع مرگ من فرا رسيده است. اين طاغي (مأمون) تصميم گرفته مرا مسموم كند...»


عده‌اي از پژوهشگران معتقدند كه شورش عباسيان در بغداد و تصميم مأمون براي حضور در اين شهر، سبب شد تا اطرافيان اين خليفه به وي هشدار دهند كه در نبود وي و حضور وليعهد ـ كه منظور امام رضا (ع) بود ـ كار حكومت به مشكل برخواهد خورد و به همين دليل، مأمون، امام رضا (ع) را به شهادت رساند.
به نظر مي‌رسد انگيزه اصلي مأمون در به شهادت رساندن امام رضا (ع) همين مطلبي باشد كه ذكر شد. چرا كه قيام عباسيان در بغداد جز به خاطر ترس از روي كار آمدن علويان نبوده است.


طبري مي‌نويسد: «مأمون نامه‌اي به بني‌عباس در بغداد نوشت و مرگ علي بن موسي (ع) را به آنان اعلام كرد و از آنان خواست كه به اطاعت او درآيند؛ زيرا دشمني آنان با او جز با بيعت وي با علي بن موسي (ع) نبوده است.»

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1396برچسب:, | 10:27 | نويسنده : محمد کرامتی نژاد |

شرح شهادت امام رضا (ع) در منابع اسلامي

شهادت امام رضا (ع),نحوه شهادت امام رضا (ع),زندگینامه امام رضا (ع)

شرح شهادت امام رضا (ع) در منابع اسلامي
در روايتي از اباصلت آمده است: «مأمون، امام رضا (ع) را فراخواند و آن حضرت را مجبور كرد از انگور بخورد. آن حضرت به واسطه آن انگور مسموم شد.»


درباره نحوه شهادت امام رضا (ع)، بيشتر عالمان شيعه و همچنين تعداد زيادي از علماي اهل سنت، قائل هستند كه آن حضرت مسموم و شهيد شده است. البته درباره عامل شهادت امام هشتم، اختلاف‌نظرهايي وجود دارد؛ اما قول مشهور اين است كه آن حضرت، توسط «مأمون» خليفه عباسي مسموم و به شهادت رسيد.


برخي از علماي اهل سنت بر اين نظرند كه مأمون، امام رضا (ع) را مسموم نكرده است و براي اين گفته خود دلائلي هم ذكر مي‌كنند. از جمله آن دلائل اين است كه مأمون دختر خود را به همسري امام جواد (ع) درآورد. مأمون به برتري امام رضا (ع) در برابر علما استدلال مي‌كرد. بعد از درگذشت امام رضا (ع) مأمون بسيار ناراحت و غمگين بود و...
در ادامه خواهيم گفت كه به هيچ يك از دلائل در اين رابطه نمي‌توان استناد كرد.


همچنين عده‌اي از علماي اهل سنت نيز بر اين باورند كه امام رضا (ع) مسموم شده است و عامل جنايت، عباسيان اما شخصي غير از مأمون، بوده است. براي مثال؛ ابن‌جوزي مي‌گويد: «وقتي عباسيان ديدند خلافت از دست آنها خارج شد (به واسطه ولايت‌عهدي) و به دست علويان افتاد، امام رضا (ع) را مسموم كردند.» اين قول نيز چندان صحيح به نظر نمي‌رسد؛ زيرا «بيشتر مورخان و راويان اجماع دارند كه مأمون سم را به امام (ع) داده نه غير او.»


همچنين روايات مستندي از امام رضا (ع) وارد شده است كه در آن، حضرت شهادت خود را پيش‌گويي كرده و عامل اين جنايت را مأمون دانسته است. امام رضا (ع) به هرثمة بن اعين مي‌گويد: «موقع مرگ من فرا رسيده است. اين طاغي (مأمون) تصميم گرفته مرا مسموم كند...»


عده‌اي از پژوهشگران معتقدند كه شورش عباسيان در بغداد و تصميم مأمون براي حضور در اين شهر، سبب شد تا اطرافيان اين خليفه به وي هشدار دهند كه در نبود وي و حضور وليعهد ـ كه منظور امام رضا (ع) بود ـ كار حكومت به مشكل برخواهد خورد و به همين دليل، مأمون، امام رضا (ع) را به شهادت رساند.
به نظر مي‌رسد انگيزه اصلي مأمون در به شهادت رساندن امام رضا (ع) همين مطلبي باشد كه ذكر شد. چرا كه قيام عباسيان در بغداد جز به خاطر ترس از روي كار آمدن علويان نبوده است.


طبري مي‌نويسد: «مأمون نامه‌اي به بني‌عباس در بغداد نوشت و مرگ علي بن موسي (ع) را به آنان اعلام كرد و از آنان خواست كه به اطاعت او درآيند؛ زيرا دشمني آنان با او جز با بيعت وي با علي بن موسي (ع) نبوده است.»



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1396برچسب:, | 10:27 | نويسنده : |